جان گرفته
**
از هجوم نغمه ای بشکافت گور مغز من امشب:
مرده ای را جان به رگ ها ریخت،
پا شد از جا در میان سایه و روشن،
بانگ زد بر من :مرا پنداشتی مرده
و به خاک روزهای رفته بسپرده؟
لیک پندار تو بیهوده است:
پیکر من مرگ را از خویش می راند.
سرگذشت من به زهر لحظه های تلخ آلوده است.
من به هر فرصت که یابم بر تو می تازم.
شادی ات را با عذاب آلوده می سازم.
با خیالت می دهم پیوند تصویری
که قرارت را کند در رنگ خود نابود.
درد را با لذت آمیزد،
در تپش هایت فرو ریزد.
نقش های رفته را باز آورد با خود غبار آلود.

مرده لب بربسته بود.
چشم می لغزید بر یک طرح شوم.
می تراوید از تن من درد.
نغمه می آورد بر مغزم هجوم.

 

 سهراب سپهری


اشعار شاعران معاصر نغمه ,هجوم ,هجوم نغمه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کارآفرینی Photo hoomehr. Studio hoomehr •[رَنگین کَمونِ اُتاقِ 23????]• دبیرستان نمونه شبانه روزی محمدرضا کاظمی آزاد اندیشان اقتصاد گیلان طرح درس روزانه,طرح درس سالانه,طرح درس ملی,طرح درس تربیت بدنی سایت رسمی بهداد آئینه بندی سیستم های تهویه مطبوع/مهتاب گستر 05-music